چه سخته در کنار کسی باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید و چه سخته توی جمعی باشی و در گوشه ای تنها نشینی و چه سخته زنده باشی وهیچ هدفی برای زندگی نداشته باشی و چه سخته دوست کسی را داشته باشی و بدانی که اون کسی دیگه را دوست دارد وچه سخته گلی دردستانت پژمرده باشه اما تو به کسی ندی وچه سخته بسوزی و مجبور به ساختن باشی و چه سخته تو دل خانواده مثل یه غریبه به قربت رو کنی چه سخته لحظه های جدائی
بیا یک شب ارام و مهتابی هم صحبت یک پاس باشیم اگه صد بار دلی را شکستیم بیا یک بار هم احساس باشیم بیا به احترام قصه ی عشق عشق به قدر شبنمی مجنون بمانیم بیا که گاه ازروی محبت کمی از درد لیلی را بخوانیم